امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

گل پسر من امیرعلی

بدون عنوان

از جمعه گذشته عمه شهناز رفت و مادر بزرگت اومده پیشت باهاش غریبی میکنی و هنوز به هم عادت نکردیدن واسه هر دوتاتون سخت میگذره تو که ماشالا  جنب و جوشت زیاده و مادربزرگت که از پس تو بر نمیاد اعصاب خوردیش مونده واسه من پنجمین دندونت هم به سلامتی لثه بالایی رو شکافته و داره در میاد روز پنجشنبه بردمت واسه واکسن ١ سالگی گفت برو سه شنبه بیا دیروز ساعت ١١ بردمت میگه خانم دیر اومدی گفتم تا برم مرخصی بگیرم و بیام همین میشه خیلی راحت میگه برو هفته بعد بیا سه شنبه تعطیله تماس بگیر ببین چه روزی میزنیم که جا نمونید .عجبببببببببببببببببببببببببب  
28 دی 1390

ماشالا هزار ماشالا

جیگر طلای مامان فقط کافیه بذاریمش روی مبل سریع از مبل بالا میره تا با کلید برق بازی کنه و اونو خاموش و روشن کنه یا اینکه بریم سمت گوشی تلفن مثل برق و باد خودشو میرسونه یاد گرفته که با انگشت اشاره دکمه ها رو فشار بده مگه میتونیم 1 دقیقه با آرامش با تلفن صحبت کنیم. عکسشو بعداً میذارم یعنی تا حالا نشده که ازش عکس بگیرم. مامانی فدای تو گل پسر   ...
19 دی 1390

روز تولدتومیلادعشق پاکه/برای شکراین روزپیشونیم به خاکه

فونت زيبا ساز امیر علی جان تولدت مبارک امروز سالروز ورود فرشته کوچولوی ما امیرعلی به زندگیمونه خدایا بابات همه چیز ازت ممنونم خدایا هزاران هزار بار شکر میگویمت امیرعلی از خدا میخوام  همیشه موفق و سلامت باشی. و خداوند عمر با عزت و سربلندی بهت بده مامانی قرار شده اگه خدا بخواد جشن تولد و بعد از ماه صفر بگیریم راستی دندون چهارمت هم داره در میاد.قربون خودت و دندونای خوشگلت برم عزیز دلم ایشالا صد ساله بشی       ...
18 دی 1390

خدایا چنان کن سرانجام کار توخشنود باشی ما رستگار

سلام یه چند وقتی بود که اوضاع بر وفق مراد نبود این روزا بره بر نگرده پاک اعصابمون به هم ریخت ایشالا دیگه پیش نیاد خدایا کمکمون کن بگذریم امیرعلی جون مامانی  به امید خدا چیزی نمونده که 1 ساله بشی(4 روز مونده) همه میگن جشن تولدشو بعد از ماه صفر بگیر احتمالا همین طوری بشه چون نه آمادگی شو داریم ونه دلم می خواد توی ماه صفر بگیریم. خدایا چنان کن سرانجام کار توخشنود باشی ما رستگار
13 دی 1390
1